Document Type : Original Article
Authors
.
Abstract
Keywords
Main Subjects
دوقلوی بههمچسبیده نمونه نادری از خلقت است که از حیث اتصال دو بدن به یکدیگر تعدد یا وحدت شخصیت او با شبهه روبروست. در متون فقهی در تعیین ضابطه این امر، به علائم ظاهری اشاره گردیده است، درحالیکه وجود ضابطه مهم طبی یعنی تعدد یا وحدت قوای حیاتی بدن، ما را از إعمال چنین امارات ظنی بینیاز میگرداند. بر این مبنا، وحدت مقوّمات اساسی حیات مبیّن وحدت شخصیت دوقلو و تعدد آنان نشاندهنده تعدد شخصیت آنان میباشد. وضعیت خاص جسمانی این افراد، در بسیاری مواقع، حکمی متمایز از افراد عادی را برای آنان به همراه میآورد. یکی از این موارد، مربوط به مسئله نکاح آنان میباشد. بهگونهای که در مسئله نکاح، حکم مربوط به این دسته از افراد متأثر از وحدت یا تعدد شخصیت آنان است. چنانچه دوقلو از حیث شخصیت واحد به شمار آید در جواز نکاح او تردیدی وجود ندارد و بخش دیگر بدن در حکم عضو زائدی است که حکمی بر آن بار نمیشود. در ارتباط با دو قلوی متعدد، اتصال دو بدن به یکدیگر محاظیری چون اطلاع بر عورت را به وجود میآورد. باوجود این امر، در بسیاری موارد ضرورت نکاح برای چنین فردی این محاظیر را رفع نموده و نکاح بهشرط حفظ ستر و غض بصر جایز میگردد. اما در ارتباط با نمونه مشتبه بهتبع وحدت پایینتنه، محل جماع نیز واحد گردیده، نکاح با محظوری بیشتری روبروست؛ از جمله آن وقوع زنا و اختلاط انساب است. از سوی دیگر ممنوعیت نکاح نیز عسروحرج بسیاری را بر او تحمیل مینماید که چهبسا بیش از اقسام دیگر دوقلوهاست؛ لذا در ارتباط با او، جواز نکاح منوط به اجتناب از بخش مشترک میباشد. در نتیجه نکاح او نکاحی خالی از وطی است و چنین شخصی در زمره افراد معذور الوطی به شمار میرود.
علیرغم ندرت دوقلوی بههمچسبیده، نظر به وجود این قسم از افراد در جامعه و وقوع ازدواج آنان (نمونه بارز آن ازدواج خواهران هنسل با مردی واحد است)، آنچه به نظر ضروری است، تدوین قوانین و مقررات ویژهای برای آن است؛ از آن حیث که این نوع از ازدواج با پیچیدگیهای خاص روبروست و تبیین همهجانبه ابعاد مسئله از اهمیت خاصی برخوردار است؛ لذا یکی از پیشنهادها در عرصه تقنین، تدوین قوانین مربوط به ازدواج این افراد، شامل شرایط و ضوابط ازدواج، حقوق و تکالیف زوجین، و مسائل مربوط به طلاق و حضانت فرزندان میباشد.