نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه قم
2 دانشجوی دکتری دانشکده الاهیات ، رشته فقه و اصول دانشگاه قم
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
نکته مهم در یافتههای این تحقیق این است که هرچند علمای اصولی شیعه دیرتر در موضوع استصحاب ورود نمودند؛ اما نمودار مواجهه علمای اصولی شیعی با کاربست استصحاب در مسائل مستحدثه، یک نمودار صعودی است که در آغاز به اتخاذ اصل استصحاب از علمای اهل سنت میپردازد، در میانه راه آن را بر اساس اصول مذهب خود اصلاح نموده و در ادامه تعاریف و عملکردهای فقهیِ پرکاربردی برای آن وضع میکند و این حرکت تاکنون استمرار دارد. در مقابل، جامعه علمی اهل سنت علی رغم ورود زود هنگام خود در این بحث، در ادامه مسیر علمی خود دچار رکود شد و حدود هشت قرن تنها به گردآوری، شرح و تلخیص مباحث پیشینیان خود پرداخته است که در ضمن مقاله جزئیات آن ذکر شد. این فاصلهی زمانی در استعمال استصحاب بین علمای شیعی و سنی ریشه در احساس نیاز به تدوین اصول فقه دارد و نیز متأثر از فاصلهی زمانی جریان تأسیس و شکل گیری علم اصول فقه در بین شیعه و سنی است. بنابراین حرکت شیعه در میدان اصول فقه، با توجه به حفظ ارتباط با ائمه و دسترسی به نص تا سال 260 قمری، خیلی دیرتر از اهل سنت کلید خورد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Istiṣhāb (presumption of continuance), a concept frequently addressed in the principles of Islamic jurisprudence (Uṣūl al-fiqh), involves a jurist resorting to it as a legal basis for their ruling when unable to find a specific Sharīah ruling in the four recognized sources. The current historical investigation examines the origins of Istiṣhāb within Islamic traditions, drawing from primary sources of both Shia and Sunni scholars, highlighting their contributions and influence in shaping and advancing this principle as a significant component of the science of jurisprudential principles. Through a library research methodology, the study concludes that the initial application of the principle of Istiṣhāb emerged within Sunni scholarly circles. However, despite its early introduction, it experienced a stagnation in its scholarly progression. Conversely, the trajectory of Shia scholars' engagement with Istiṣhāb follows an upward trend. Initially adopting the principle from Sunnis, they then modified it based on their own religious principles, establishing comprehensive definitions and widely accepted jurisprudential practices. This movement persists to the present day.
کلیدواژهها [English]
قرآن کریم.
2. آقابزرگ تهرانی، محمدحسین (۱۹۸۳)، الذریعه الی تصانیف الشیعه، 26 ج، بیروت: دار الأضواء.
3. آمدی، ابوالحسن (۱۴۰۲)، الاحکام فی اصول الاحکام، 4 ج، چاپ دوم، دمشق: المکتب الاسلامی.
4. ابن نجار حنبلی (۱۴۱۸)، شرح الکوکب المنیر، 4 ج، چاپ دوم، بیجا، مکتبه العبیکان.
5. ابنبابویه، محمد بن علی (۱۳۶۲)، خصال، 2 ج، چاپ اول، قم: موسسه النشر الاسلامی.
6. ابن قیم، محمد بن ابی بکر (۱۹۹۱)، اعلام الموقعین عن رب العالمین، 4 ج، بیروت: دار الکتاب العلمیه.
7. ابن ماجه، ابوعبدالله محمد بن یزید القزوینی (بیتا)، سنن ابن ماجه، 2 ج، بیجا، دار احیاء الکتب العربیه.
8. ابن منظور، محمد بن مکرم (بیتا)، لسان العرب، 15 ج، بیروت: دار الفکر.
9. الباجی الأندلسی، ابو الولید سلیمان بن خلف (۱۹۹۶)، الإشارة فی معرفة الأصول والوجازة فی معنى الدلیل، چاپ اول، مکة المکرمة: المکتبة المکیة.
12. بخاری، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل (۱۴۲۲)، صحیح بخاری، 9 ج، بیروت: دار طوق النجاه.
13. بخاری حنفی، عبدالعزیز (بیتا)، کشفالاسرار شرح اصول البزدوی، 4 ج، بیجا، بینا.
16. جیزانی، محمد بن حسین (۱۴۳۱)، دراسه و تحقیق قاعده الاصل فی العبادات المنع، چاپ اول، المملکه العربیه السعودیه: دار ابن الجوزی.
18. حلی، جعفر بن محمد (۱۴۰۳)، معارج الاصول، قم: موسسه آل البیت (ع) لإحیاء التراث.
19. حلی، حسن بن یوسف (۱۴۲۵)، نهایه الوصول الی علم الاصول، 5 ج، قم: موسسه امام صادق علیهالسلام.
20. حنفی، حسن (۲۰۰۴)، من النص إلى الواقع محاولة لإعادة بناء علم اصول الفقه، 2 ج)، چاپ اول، قاهره: مرکز الکتاب للنشر.
23. زحیلی، وهبه (۱۴۰۶)، اصول الفقه الإسلامی، 2 ج، دمشق: دار الفکر.
26. سبکی، شیخالاسلام علی بن عبد الکافی (۲۰۰۴)، الابهاج فی شرح المنهاج، 7 ج، مکه مکرمه: دار البحوث للدراسات الإسلامیة و احیاء التراث.
28. سلمی، عیاض بن نامی (۲۰۰۵)، اصول الفقه الذی لا یسع الفقیه جهله، ریاض: دار التدمریه.
29. شرنباصی، رمضان علی السید (۱۴۰۳)، المدخل لفقه الإسلامی، بیج، مطبعه الامانه.
30. شنقیطی، محمد الامین (۱۴۲۶)، منهج التشریع الإسلامی وحکمته - ضمن «محاضرات الشنقیطی»، 1 ج، چاپ اول، مکه مکرمه: دار عالم الفوائد.
34. صدری، سید محمد (۱۳۹۸)، «بازخوانی ماهیت استصحاب با نگاهی بر نظریات استاد جعفری لنگرودی»، دانشنامههای حقوقی 3 (2)، ص 56-135.
36. طوسی، محمد بن حسن (۱۳۶۴)، تهذیب الأحکام، 10 ج، چاپ ۴، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
40. کراجکی، محمد بن علی (۱۴۱۰)، کنز الفوائد، 2 ج، قم: دار الذخائر.
41. گرجی، ابوالقاسم و منال عیسی باقری (۱۴۲۶)، «اصول الفقه و الصیرورة التاریخیة دراسة فی نشوء علم الأصول و تطوره التاریخی القسم الثانی»، نصوص معاصرة 5 (3)، ص 189-212.
43. مشکینی اردبیلی، علی (۱۳۷۴)، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم: نشر الهادی.
44. مظفر، محمدرضا (۱۳۷۰)، اصول الفقه، 2 ج، چاپ ۴، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
45. مفید، محمد بن محمد بن نعمان (۱۴۱۳)، التذکره باصول الفقه، چاپ اول، قم: الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.
46. مکارم شیرازی، ناصر (بیتا)، انوار الفقاهة، جامع فقه اهلالبیت علیهمالسلام، ۲ ج، قم: نسل جوان.
48. نسائی، ابو عبدالرحمان احمد بن شعیب بن علی الخراسانی (۲۰۰۱)، سنن الکبری، 10 ج، بیروت: الرساله.
49. نمله، عبدالکریم بن علی (۱۹۹۹)، المهذب فی علم اصول الفقه المقارن، 5 ج، ریاض: مکتبه الرشد.