نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد تمام گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران(پردیس فارابی قم)
2 دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The practice of buying and selling by children, characterized as a financial transaction based on intention and discretion, has presented a challenge for Islamic and Iranian jurists. The research aims to investigate and evaluate various perspectives regarding the validity or invalidity of such transactions, with the goal of reaching a balanced viewpoint. The research adopts a descriptive-analytical approach and relies on library resources for data collection. Notably, renowned Imamiyyah and Shafi'i jurists have deemed the financial transactions by children to be invalid. Conversely, some scholars argue for its validity despite factors such as the child's age or the transaction's low value. A middle-ground perspective suggests that the transactions by a child is not categorically invalid but requires permission, a standpoint supported by certain jurists from the Imamiyyah and Sunni schools. Additionally, this view finds support in Article 1211 of the Iranian Civil Code. Some jurists have also shown inclination towards this middle-ground perspective. The research findings highlight the importance of not only obtaining the guardian's permission but also considering the child's well-being and development.
Received: 2023 Jul 14 | Recieved in revised form: 2023 Aug 17 | Accepted: 2023 Oct 7 | Published: 2023 Oct 23
کلیدواژهها [English]
نتیجه
نکته مهم در یافتههای این تحقیق این است که هرچند علمای اصولی شیعه دیرتر در موضوع استصحاب ورود نمودند؛ اما نمودار مواجهه علمای اصولی شیعی با کاربست استصحاب در مسائل مستحدثه، یک نمودار صعودی است که در آغاز به اتخاذ اصل استصحاب از علمای اهل سنت میپردازد، در میانه راه آن را بر اساس اصول مذهب خود اصلاح نموده و در ادامه تعاریف و عملکردهای فقهیِ پرکاربردی برای آن وضع میکند و این حرکت تاکنون استمرار دارد. در مقابل، جامعه علمی اهل سنت علی رغم ورود زود هنگام خود در این بحث، در ادامه مسیر علمی خود دچار رکود شد و حدود هشت قرن تنها به گردآوری، شرح و تلخیص مباحث پیشینیان خود پرداخته است که در ضمن مقاله جزئیات آن ذکر شد. این فاصلهی زمانی در استعمال استصحاب بین علمای شیعی و سنی ریشه در احساس نیاز به تدوین اصول فقه دارد و نیز متأثر از فاصلهی زمانی جریان تأسیس و شکل گیری علم اصول فقه در بین شیعه و سنی است. بنابراین حرکت شیعه در میدان اصول فقه، با توجه به حفظ ارتباط با ائمه و دسترسی به نص تا سال 260 قمری، خیلی دیرتر از اهل سنت کلید خورد.
قرآن کریم.
2. آقابزرگ تهرانی، محمدحسین (۱۹۸۳)، الذریعه الی تصانیف الشیعه، 26 ج، بیروت: دار الأضواء.
3. آمدی، ابوالحسن (۱۴۰۲)، الاحکام فی اصول الاحکام، 4 ج، چاپ دوم، دمشق: المکتب الاسلامی.
4. ابن نجار حنبلی (۱۴۱۸)، شرح الکوکب المنیر، 4 ج، چاپ دوم، بیجا، مکتبه العبیکان.
5. ابنبابویه، محمد بن علی (۱۳۶۲)، خصال، 2 ج، چاپ اول، قم: موسسه النشر الاسلامی.
6. ابن قیم، محمد بن ابی بکر (۱۹۹۱)، اعلام الموقعین عن رب العالمین، 4 ج، بیروت: دار الکتاب العلمیه.
7. ابن ماجه، ابوعبدالله محمد بن یزید القزوینی (بیتا)، سنن ابن ماجه، 2 ج، بیجا، دار احیاء الکتب العربیه.
8. ابن منظور، محمد بن مکرم (بیتا)، لسان العرب، 15 ج، بیروت: دار الفکر.
9. الباجی الأندلسی، ابو الولید سلیمان بن خلف (۱۹۹۶)، الإشارة فی معرفة الأصول والوجازة فی معنى الدلیل، چاپ اول، مکة المکرمة: المکتبة المکیة.
12. بخاری، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل (۱۴۲۲)، صحیح بخاری، 9 ج، بیروت: دار طوق النجاه.
13. بخاری حنفی، عبدالعزیز (بیتا)، کشفالاسرار شرح اصول البزدوی، 4 ج، بیجا، بینا.
16. جیزانی، محمد بن حسین (۱۴۳۱)، دراسه و تحقیق قاعده الاصل فی العبادات المنع، چاپ اول، المملکه العربیه السعودیه: دار ابن الجوزی.
18. حلی، جعفر بن محمد (۱۴۰۳)، معارج الاصول، قم: موسسه آل البیت (ع) لإحیاء التراث.
19. حلی، حسن بن یوسف (۱۴۲۵)، نهایه الوصول الی علم الاصول، 5 ج، قم: موسسه امام صادق علیهالسلام.
20. حنفی، حسن (۲۰۰۴)، من النص إلى الواقع محاولة لإعادة بناء علم اصول الفقه، 2 ج)، چاپ اول، قاهره: مرکز الکتاب للنشر.
23. زحیلی، وهبه (۱۴۰۶)، اصول الفقه الإسلامی، 2 ج، دمشق: دار الفکر.
26. سبکی، شیخالاسلام علی بن عبد الکافی (۲۰۰۴)، الابهاج فی شرح المنهاج، 7 ج، مکه مکرمه: دار البحوث للدراسات الإسلامیة و احیاء التراث.
28. سلمی، عیاض بن نامی (۲۰۰۵)، اصول الفقه الذی لا یسع الفقیه جهله، ریاض: دار التدمریه.
29. شرنباصی، رمضان علی السید (۱۴۰۳)، المدخل لفقه الإسلامی، بیج، مطبعه الامانه.
30. شنقیطی، محمد الامین (۱۴۲۶)، منهج التشریع الإسلامی وحکمته - ضمن «محاضرات الشنقیطی»، 1 ج، چاپ اول، مکه مکرمه: دار عالم الفوائد.
34. صدری، سید محمد (۱۳۹۸)، «بازخوانی ماهیت استصحاب با نگاهی بر نظریات استاد جعفری لنگرودی»، دانشنامههای حقوقی 3 (2)، ص 56-135.
36. طوسی، محمد بن حسن (۱۳۶۴)، تهذیب الأحکام، 10 ج، چاپ ۴، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
40. کراجکی، محمد بن علی (۱۴۱۰)، کنز الفوائد، 2 ج، قم: دار الذخائر.
41. گرجی، ابوالقاسم و منال عیسی باقری (۱۴۲۶)، «اصول الفقه و الصیرورة التاریخیة دراسة فی نشوء علم الأصول و تطوره التاریخی القسم الثانی»، نصوص معاصرة 5 (3)، ص 189-212.
43. مشکینی اردبیلی، علی (۱۳۷۴)، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم: نشر الهادی.
44. مظفر، محمدرضا (۱۳۷۰)، اصول الفقه، 2 ج، چاپ ۴، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
45. مفید، محمد بن محمد بن نعمان (۱۴۱۳)، التذکره باصول الفقه، چاپ اول، قم: الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.
46. مکارم شیرازی، ناصر (بیتا)، انوار الفقاهة، جامع فقه اهلالبیت علیهمالسلام، ۲ ج، قم: نسل جوان.
48. نسائی، ابو عبدالرحمان احمد بن شعیب بن علی الخراسانی (۲۰۰۱)، سنن الکبری، 10 ج، بیروت: الرساله.
49. نمله، عبدالکریم بن علی (۱۹۹۹)، المهذب فی علم اصول الفقه المقارن، 5 ج، ریاض: مکتبه الرشد.