نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری جامعه المصطفی العالمیه - مؤسسه آموزش عالی علوم انسانی
2 استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
3 دانشیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه قم
چکیده
تازه های تحقیق
نتایج
از این تحقیق نتایج ذیل بهدستآمده است:
1- ناهنجاری بیحجابی وبد حجابی، عفت عمومی را جریحه دار میکند، زمینه فساد در جامعه را فراهم میکند وموجب تزلزل در کانون خانوادهها میشود، لذا در سیاست کیفری، جرمانگاری شده است. مبنای مشروعیت چنین جرمانگاری، ادله وجوب حجاب، از جمله آیات وروایات است که با صراحت دلالت بر وجوب حجاب دارد.
2-قانونگذار ایران واکنش در قبال بزه بیحجابی وبد حجابی را حبس وجریمه مالی قرار داده است. اما چنین جرم انگاریی بر اساس اصل فائده مندی نیست، چون زندان جرم زا ومجرم پروراست، جریمه مالی نسبت به سرمایه دار بیتاثیر است و نسبت به فقیر فساد آور.
3- محرومیت از برخی حقوق اجتماعی را میشود بهعنوان کیفر چنین بزه قرار داد، مبنای شرعی دارد چنین محرومیت، به چند صورت در فقه آمده است: یکی بهصورت مجازات تبعی، از قبیل محرومیت از حق نکاح بهتبع مجازات حدی در جرم زنا با زن شوهردار، زنا با زن در حال عده رجعیه، محرومیت از حق نکاح درمجازات حد لواط. دیگری بهصورت مجازات تکمیلی از قبیل افزایش چنین مجازات در مجازات حدی درجرم قوادی درحد زنا و شرب خمر در مکان وزمان مقدس، افزایش مجازات در حد زنا و لواط با میت. همچنین محرومیت از چنین حقوقی از مصادیق مجازات تعزیری نیز است، چون دائره تعزیر درقاعده «التعزیر بما یراه الحاکم» وسیع است وچنین محرومیت در قانون مجازات اسلامی بهعنوان مجازات تأدیبی و تأمینی نیز مقرر شده است.
4- کیفرگذاری از طریق محرومیت از برخی حقوق اجتماعی، اگر بر اساس اصل تناسب ومصلحت انگاری باشد مؤثر و فائده مند است، البته اصل تناسب مانع محرومیت از هر نوع حقوق اجتماعی است، بر اساس این اصل نمیشود کیفر چنین بزه را محرومیت از حقوق حیاتی از قبیل منع تداوی در مراکز درمانی قرار داد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Improper hijab inflicts harm on the spiritual health and social life, particularly the stability of the family as the core of the community. Therefore, a criminal response to it is necessary. The Iranian criminal legislature has utilized two reactions: imprisonment and monetary fines, but the results have indicated their ineffectiveness. Consequently, the penalization of deprivation of social rights has been recently proposed. Although social rights are defined as an individual's rights in relation to social institutions, there is no consensus on this meaning and its instances. This article, recruiting a descriptive-analytical method and library resources, examines the nature of using this penalty. While deprivation of social rights has advantages compared to imprisonment and monetary fines, and is also prescribed in some cases in Islamic law, it does not appear Fiqhi legitimate in instances where it is connected to an individual's life and fundamental rights, such as deprivation of access to medical facilities.
کلیدواژهها [English]
منابع انگلیسی