نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه قم
2 گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه یزد
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Conjoined twins are considered one of the categories of extraordinary individuals who differ from others in many legal areas, including marriage. In this case, two physically connected bodies may pertain to two independent personalities, or they may belong to a single personality where some body parts are considered superfluous. In the context of marriage, the status of the twins regarding plurality or unity significantly influences the ruling. Given the lack of examination of this issue by researchers and the necessity for its fiqhi analysis, this study employs a descriptive-analytical method to explore the topic. The findings indicate that, in the case of a singular conjoined twin, marriage does not face any specific prohibitions; in other words, the unique physical condition of this type of twin does not constitute an obstacle to the legitimacy of marriage. Conversely, in cases of multiple personalities, although the specific condition of the conjoined twin introduces prohibitive concerns, marriage is deemed permissible according to necessity, provided that the relevant legal principles are adhered to. Ultimately, in the case of another type of twin, namely the ambiguous twin, their physical condition poses numerous prohibitive concerns, categorizing them among individuals excused from sexual relations. Thus, the legitimacy of marriage for them is contingent upon the absence of sexual intercourse.
کلیدواژهها [English]
دوقلوی بههمچسبیده نمونه نادری از خلقت است که از حیث اتصال دو بدن به یکدیگر تعدد یا وحدت شخصیت او با شبهه روبروست. در متون فقهی در تعیین ضابطه این امر، به علائم ظاهری اشاره گردیده است، درحالیکه وجود ضابطه مهم طبی یعنی تعدد یا وحدت قوای حیاتی بدن، ما را از إعمال چنین امارات ظنی بینیاز میگرداند. بر این مبنا، وحدت مقوّمات اساسی حیات مبیّن وحدت شخصیت دوقلو و تعدد آنان نشاندهنده تعدد شخصیت آنان میباشد. وضعیت خاص جسمانی این افراد، در بسیاری مواقع، حکمی متمایز از افراد عادی را برای آنان به همراه میآورد. یکی از این موارد، مربوط به مسئله نکاح آنان میباشد. بهگونهای که در مسئله نکاح، حکم مربوط به این دسته از افراد متأثر از وحدت یا تعدد شخصیت آنان است. چنانچه دوقلو از حیث شخصیت واحد به شمار آید در جواز نکاح او تردیدی وجود ندارد و بخش دیگر بدن در حکم عضو زائدی است که حکمی بر آن بار نمیشود. در ارتباط با دو قلوی متعدد، اتصال دو بدن به یکدیگر محاظیری چون اطلاع بر عورت را به وجود میآورد. باوجود این امر، در بسیاری موارد ضرورت نکاح برای چنین فردی این محاظیر را رفع نموده و نکاح بهشرط حفظ ستر و غض بصر جایز میگردد. اما در ارتباط با نمونه مشتبه بهتبع وحدت پایینتنه، محل جماع نیز واحد گردیده، نکاح با محظوری بیشتری روبروست؛ از جمله آن وقوع زنا و اختلاط انساب است. از سوی دیگر ممنوعیت نکاح نیز عسروحرج بسیاری را بر او تحمیل مینماید که چهبسا بیش از اقسام دیگر دوقلوهاست؛ لذا در ارتباط با او، جواز نکاح منوط به اجتناب از بخش مشترک میباشد. در نتیجه نکاح او نکاحی خالی از وطی است و چنین شخصی در زمره افراد معذور الوطی به شمار میرود.
علیرغم ندرت دوقلوی بههمچسبیده، نظر به وجود این قسم از افراد در جامعه و وقوع ازدواج آنان (نمونه بارز آن ازدواج خواهران هنسل با مردی واحد است)، آنچه به نظر ضروری است، تدوین قوانین و مقررات ویژهای برای آن است؛ از آن حیث که این نوع از ازدواج با پیچیدگیهای خاص روبروست و تبیین همهجانبه ابعاد مسئله از اهمیت خاصی برخوردار است؛ لذا یکی از پیشنهادها در عرصه تقنین، تدوین قوانین مربوط به ازدواج این افراد، شامل شرایط و ضوابط ازدواج، حقوق و تکالیف زوجین، و مسائل مربوط به طلاق و حضانت فرزندان میباشد.