بررسی فقهی محدوده اکراه از جهت متعلّقین مکرَه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی،دانشکده الهیات، دانشگاه قم، قم، ایران

2 دانش‌آموخته کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه قم، قم، ایران.

10.22091/rcjl.2024.10820.1062

چکیده

        ازآنجاکه اکراه، رافع اثر حکم وضعی و تکلیفی و نیز یکی از عوامل رافع مسئولیّت کیفری است؛ لازم است که ارکان و عناصر آن کامل باشد تا در عالم خارج محقّق شود. بر اساس تعریف اکراه، هرگاه عنصر تهدید به‌عنوان یکی از این ارکان، نسبت به فرد مکرَه یا کسانی که در حکم خود او هستند صورت گیرد، اکراه محقّق می‌شود. در متون فقهی، از این افراد با عنوان نزدیکان، خویشاوندان و به‌طورکلی «من یتعلّق به» مکرَه یاد می‌شود. گستره شمول متعلّقین از اطرافیان فرد مکرَه، موضوعی است که به طور محدود توسط فقهای معدودی موردبحث و مداقه قرار گرفته است. نتیجه نوشته حاضر که به روش کتابخانه‌ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است و نیز ، نقد و بررسی نظرات فقها نشان می‌دهد که اگر تهدید اضرار به غیر، موجب ایجاد محذور در شخص مکرَه و محرّک وی به انجام معامله یا ارتکاب تخطّی‌ شود به‌طوری که اگر تهدید مکرِه بر اضرار به آن شخص ثالث نبود، مکرَه هرگز اقدام به معامله یا انجام فعل اکراهی نمی‌کرد اکراه محقّق خواهد شد. این ضابطه نیز به فراخور موقعیّت شخصیّتی یا اجتماعی فرد مکرَه، متفاوت است؛ بنابراین حتّی اگر ضرری متوجّه خود وی نشود یا غیرمکرَهین از خانواده، نزدیکان و اقوام وی نباشند و یا حتّی مسلمانی در آن‌سوی کره زمین باشد می‌توان قائل به صدق عنوان اکراه بود.

تازه های تحقیق

1) نتیجه‌گیری

در متون فقهی و نصوص شرعی، مفاهیم بسیاری در قضایای شرعی وجود دارند که تعیین مصادیق آن ضابطه معیّنی ندارد. نهاد اکراه و عناصر مرتبط با آن نیز از جمله همین موارد است. یکی از قیود دخیل در صدق عنوان اکراه این است که تهدید به ضرر متوعّدٌبه نسبت به خود مکرَه یا متعلّقین وی صورت گیرد. از مجموع برآیند نظر فقها می‌توان گفت که منظور از متعلّقین، نزدیکان مکرَه و کسانی هستند که ضرر به ایشان از لحاظ مادّی، معنوی، روحی، روانی و حیثیّتی، ضرر به مکرَه محسوب می‌شود؛ مانند خانواده، اقوام، دوستان، خادمین و غیره. یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است: آنچه که می‌تواند سنجه تشخیص دایره صدق عنوان اکراه قرار گیرد، ایقاع محذوریّتی است که در مکرَه نسبت به اضرار به تهدیدشونده ایجاد می‌شود. به‌این‌ترتیب گاهی ممکن است در برخی اشخاص در زمان خاصی و به دلیل خاصی نظیر ملاحظات شخصیتی، اجتماعی و سیاسی، دایره متعلّقین وی وسیع‌تر از خانواده و شامل مردم منطقه، شهر، کشور و یا کلّ مسلمین باشد که ثمره این بحث در تطبیق مفهوم «من یتعلّق به» به‌عنوان یکی از عناصر اکراه بر افراد و مصادیق خارجی و تحقّق عذر اکراه خواهد بود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A Fiqhi Analysis of the Boundaries of Coercion Regarding the Coercees

نویسندگان [English]

  • Hamideh Abdollahi-Alibeik 1
  • Saiedeh Mohtashamipoor 2
1 Assistant Professor of Fiqh and Fundamentals of Islamic Law, University of Qom, Qom
2 MA Graduate of Fiqh and Fundamentals of Islamic Law, University of Qom, Qom, Iran;
چکیده [English]

Ikrāh (coercion) serves as a significant factor that nullifies both the legal and moral effects of a ruling, as well as a key element in absolving criminal responsibility. Therefore, it is essential that the components and elements of Ikrāh be fully established to manifest in the external world. According to the definition of Ikrāh, it is realized whenever the element of threat is directed towards the mukrah (coerced individual) or those in a similar legal position. In Islamic jurisprudential texts, these individuals are referred to as relatives, kin, or more broadly, as "those connected to" the coerced person. The extent of the inclusion of those connected to the coerced individual is a topic that has been discussed in limited detail by a few jurists. The findings of this study, conducted through a descriptive-analytical approach utilizing library resources, alongside a critique of juristic opinions, indicate that if a threat of harm to a third party creates a constraint on the coerced individual, prompting them to engage in a transaction or commit an offense—such that, had the threat not involved harm to that third party, the coerced individual would never have acted—the coercion is thereby established. This principle varies according to the personal or social circumstances of the coerced individual. Consequently, even when the harm does not directly affect the coerced individual, or when the non-coerced individuals are not from their family, relatives, or kin, or even if a Muslim is on the other side of the globe, one could still affirm the reality of coercion.

کلیدواژه‌ها [English]

  • : Ikrāh
  • Mukrah
  • Coercive Constraints
  • Concept of Coercees
  • Threat to a Non-Coerced Person
  • Boundaries of Coercion
  1. قرآن کریم

    1. ابن‌بابویه، محمّدبن‌علی. (1413ق). من‌ لا یحضره الفقیه. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیّه قم.
    2. ابن‌فارس، احمد. (1399). معجم مقاییس اللغة. بیروت: دار الفکر.
    3. ابن‌معروف، محمدبن‌عبدالخالق. (بی‌تا). فرهنگ کنز اللغات. تهران: مکتبة المرتضویة.
    4. ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم. (1414ق). لسان العرب. بیروت: دار صادر.
    5. ابن‌سعدی، عبدالرّحمن. (1423ق). تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام المنان. بیروت: مؤسّسة الرّسالة.
    6. انصاری، مرتضی. (1421ق). المکاسب. قم: احسن الحدیث.
    7. ایروانی نجفی، علی. (1384). حاشیة المکاسب. تهران: کیا.
    8. بحرانی، یوسف. (بی‌تا). حدائق النّاضرة فی احکام العترة الطاهرة. قم: مؤسّسه نشر اسلامی.
    9. بستانی، فؤاد افرام. (1375). فرهنگ ابجدی. تهران: اسلامی.
    10. تبریزی، جواد. (1389). ارشاد الطّالب فی شرح المکاسب. قم: دارالصدّیقة الشّهیدة (س).
    11. حرّعاملی، محمّدحسن. (1416ق). وسائل الشّیعة الی تحصیل مسائل الشّریعة. قم: مؤسّسه آل البیت لإحیاء التّراث.
    12. حلّی، حسن‌بن‌یوسف. (1414ق). تذکرة الفقها. قم: مؤسّسه آل‌البیت لاحیاء التّراث.
    13. حلّی، حسن‌بن‌یوسف. (1429ق). تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیّة. قم: مؤسّسه امام صادق (ع).
    14. خراسانی، محمّدکاظم. (1406ق). حاشیة المکاسب. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
    15. خمینی، روح‌الله. (1434ق). تحریر الوسیلة. تهران: مؤسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
    16. خویی، ابوالقاسم. (1377). مصباح الفقاهة. قم: مکتبة الداوری.
    17. خویی، ابوالقاسم. (1410ق). منهاج الصّالحین. قم: مدینة العلم.
    18. ذهنی تهرانی، سیّدمحمّدجواد. (1369). تشریح المطالب (شرح فارسی بر مکاسب). قم: حاذق.
    19. طباطبایی حکیم، محسن. (1410ق). منهاج الصالحین. بیروت: دارالتّعارف المطبوعات.
    20. طباطبایی‌حکیم، محمّدسعید. (1430ق). مصباح المنهاج - کتاب التجارة. نجف: مؤسّسة الحکمة للثقافیّة الاسلامیّة.
    21. طبرسی، احمدبن‌علی. (1403ق). احتجاج علی اهل اللجاج. مشهد: نشر مرتضی.
    22. طراد، مجید. (2009). المعجم المفصل فی المترادفات فی اللغة العربیة. بیروت: دار الکتب العلمیة.
    23. طوسی، محمّدبن‌حسن. (1365). تهذیب الاحکام. تهران: دار الکتب العلمیّة.
    24. طوسی، محمّدبن‌حسن. (1387). مبسوط فی فقه الامامیّه. تهران: مکتبة المرتضویة.
    25. عاملی‌جبعی (شهید ثانی)، زین‌الدّین‌بن‌علی. (1412ق). روضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة. قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم.
    26. فیّاض، محمّد اسحاق. (1378). منهاج الصالحین. قم: مکتب سماحة آیة الله العظمی الحاج الشیخ محمّد اسحاق الفیّاض.
    27. فیض (مشکینی)، علی‌اکبر. (1371). اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها. قم: الهادی.
    28. کلینی، محمّدبن‌یعقوب. (1407ق). اصول کافی. تهران: دار الکتب الاسلامیّة.
    29. گلپایگانی، محمّدرضا. (1352). وسیلة النجاة (المحشی). قم: نیکنام.
    30. محقّق حلّی، نجم الدّین. (1407ق). معتبر فی شرح المختصر. قم: مؤسّسه سیدالشّهدا (ع).
    31. موسوی عاملی، سیّدمحمّد. (1411ق). مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام. قم: مؤسّسه آل‌البیت (ع) لاحیاء التّراث.
    32. نجفی جواهری، محمّدحسن. (1362). جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام. بیروت: دار احیاء التّراث العربی.
    33. نراقی، محمّدمهدی. (1383). انیس التجار. قم: مؤسّسه بوستان کتاب قم.
    34. اشرفی‌شاهرودی، مصطفی. (1395). درس خارج فقه، مکاسب محرّمه. قم: سایت مدرسه فقاهت. بازیابی شده در: 8 فروردین 1403، ساعت 14:27، قابل دسترسی در:

    https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/ashrafi/feqh/95/951022/

    1. شب‌زنده‌دار، محمّدمهدی. (1398). درس خارج فقه. قم: سایت مدرسه فقاهت. بازیابی شده در: 25 فروردین 1403، ساعت 15:40، قابل دسترسی در:

    https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shabzendehdar/feqh/98/981128/

    1. مقتدایی، مرتضی. (1399). درس خارج فقه، کتاب الجهاد. قم: سایت مدرسه فقاهت. بازیابی شده در: 26 فروردین 1403، ساعت 21:00، قابل دسترسی در:

    http://sath.eshia.ir/feqh/archive/text/moghtadaei/feqh2/99/991104/